2015/12/13

گزارشی از راهپیماییِ اعتراضی برای محیط زیست در شهر اوستند – بلژیک


این تازه اول کار است!
از مدت‌ها پیش قرار بود در اعتراض به نشست عوام‌ فریبانه‌ی Cop21 در مورد «جلوگیری از تخریب محیط زیست» تظاهراتی در 29 نوامبر به صورت مرکزی و در شهر پاریس برگزار شود. اما بعد از وقایع خونبار پاریس (13 نوامبر)، این برنامه لغو و هر گونه تجمع و تظاهراتی غیرقانونی اعلام شد. این وضعیت در بلژیک هم حاکم بود. به هرحال اولین واکنش مردم به اعلام «وضعیت اضطراری و امنیتی از سوی دولت‌ها»، برگزاری موفق اعتراضاتِ 29 نوامبر در پاریس و بروکسل بود. در بروکسل بیش از 4000 نفر خیابان‌های مرکز شهر را قُرُق کرده و ممنوعیتِ تجمع و اعتراض از سوی دولت را غیرقانونی اعلام کردند!
روز 29 نوامبر اولین واکنش و فعالیتِ موفق و توده‌ای بود که در مقابلِ سیاست‌های جدید دولت‌های اروپایی برای محدود ساختنِ جنبش‌های اجتماعی، انجام شد.گزارش مفصل آن را می‌توانید در وبلاگ «ایستادگی برای زمین» بخوانید.1

فعالین و معترضین راضی نشدند و در نهایت روز یکشنبه 6 دسامبر، تحت تدابیر امنیتی در کشور بلژیک، شهر ساحلی Oostende، مُشرِف به دریای شمال میزبان بیش از 14000 نفر از فعالین و دوست‌دارانِ محیط زیست بود. با وجود لغو چندین باره­ی این برنامه­ی اعتراضی، تشدید تدابیر پلیس و هم چنین نامساعد بودن هوا، این جمعیت وسیع، صف‌های خود را در قالب سه گروه‌بندی مختلف ولی متحد شکل داده بودند: بلوکِ ائتلافِ محیط زیستی (Klimaatcoalitie)2 با شعارِ «زندگی سبز» که شاملِ 28 گروه و ان­جی­اوی محیط زیستی و هسته اصلی سازماندهی برای سفر به پاریس بود؛ بلوکِ همبستگی با کشورهای جنوب با شعار «عدالت برای محیط زیست» و بلوکِ احزاب و گروه‌های سیاسی.

در اتئلاف محیط زیستی عمدتا شامل گروه‌های باسابقه در زمینه‌ی حفاظت از محیط زیست مثل «گرین پیس»، «اُکسفام» و رسانه‌های افشاگرانه در رابطه با تخریب محیط زیست بود که عمدتا با شعارِ «سبز ساختنِ زندگی» در این مبارزات فعال هستند. سبز ساختنِ زندگی ناظر بر تغییر دادنِ فرم‌های از تولید و مصرف است که بنا به استدلالِ این گروه‌ها، در چارچوبِ سیستم موجود ـ یعنی سستم سیرمایه‌داری- قابل دسترسی است و باید بر سر آن دولت‌ها را تحت فشار گذاشت و برای تحقق آن مبارزه کرد؛ بخش بزرگی از فعالینِ این بلوک را اقشار تحصیل کرده‌ای تشکیل می‌دهند که برای یک زندگی سالم‌تر و هم چنین برای به جا گذاشتنِ سیاره‌ای پاک‌تر برای نسل‌های بعدی به شدت فعال‌اند. گروه همبستگی با کشورهای جنوب، به افشاگری از تخریب محیط زیست در آفریقا و سایر نقاط جهان پرداخته و خواهانِ توقف وضعیت موجود هستند.
تضاد آن‌ها با سیستم موجود از زاویه‌ی استعمارِ نوین و استثمار جهان است؛ و خواهانِ توقف این روند و تولید و توزیع برابر ثروت هستند. بخش بزرگی از جنبش 99%ها امروزه در این بلوک فعال هستند. دو شاخه‌ی اصلی در این بلوک عبارتند از: آنارشیست‌هایی که خواهانِ تولیدِ منطقه‌ای و متناسب با هر جغرافیایی هستند، بدون این‌که از جانبِ کشورهای قدرتمند، دخالتی در بافتِ زیست محیطی آن‌ها داده شود؛ و شاخه‌ی دیگر که خواهانِ مبارزه‌ی خیابانی با دولت‌های امپریالیستی هستند تا مانع دخالت آن‌ها در کشورهای فقیر شوند.
تکرار مبارزاتِ خیابانی در اروپا و آمریکا بر علیه جنگ در ویتنام در دهه‌ی 70 هنوز هم نمونه‌ی موفقی برای آن‌هاست (که البته آن‌ها ماهیت مترقی نیروهای ویتنامی را در آن جنگِ برحق در نظر نمی‌گیرند).
در بلوک احزاب و گروه‌های سیاسی حاضر در تظاهرات دو حزب اصلیِ چپ، یعنی حزب کار بلژیک (PTB/PVDA) و حزب چپ سوسیالیست (PSL/LSP) بودند و هم چنین حزب سبزها (Ecolo/Groen)، دو گروه فمینیستی و ... که شعارشان به طور کلی و فارق از تفاوت‌های‌شان، «تعییرِ سیستم و نه تغییر محیط زیست!» بود. البته مفهوم تغییر سیستم برای اکثر این احزاب و گروه‌ها عمدتا بر تعاریف و تئوری‌های متفکرینی مانند «نائومی کلاین» متکی است که تضاد با کلیت سیستم سرمایه داری را با بحرانِ خاصی از این سیستم در زمانِ معین (مثلا امروزه بحران محیط زیست یا ...) جابه‌جا می کنند.

کمیته‌ی ما هم که به علت وقایع اخیر امکان شرکت در مبارزات در پاریس را از دست داده بود نیز در این تظاهرات شرکت داشت. شعارهای ما: «آلودگی، آلودگی، نمی‌توانم نفس بکشم!» (اشاره به شعار جنبش ضد نژادپرستی سیاهان در آمریکا)؛ «ما خواهانِ سیاره‌ای هستیم که زنجیرها را پاره می کند!»؛ «آلودگی، آلودگی، تنها راه حل انقلاب است!»؛ «گرمایش جهانی، جنگ‌های جهانی، ترورهای جهانی، تخریب جهانی ... این وضعیت باید متوقف شود!».
برخی از رفقای ما تی‌شرت‌هایی به تن داشتند که بر آن در جلو شعارِ «جهانی برای فتح» و در پشت «کره‌ی زمین فقط با انقلاب نجات پیدا می­کند!» نوشته شده بود؛ و صف متحد و کوچک ما را متمایز نشان می داد؛ چون به جرأت می‌توان گفت تقریبا هیچ جریانی صحبتی از انقلاب و ضرورت آن نمی‌کرد. برخی از رفقا مشغول پخش اطلاعیه‌های «ایستادگی برای زمین» بودند که مورد استقبالِ مردم هم قرار می‌گرفت. ما تلاش داشتیم که افزون بر ارائه‌ی یک فرمِ رادیکال، پیامِ انقلاب کردن را برجسته سازیم و با اطلاعیه‌هایی که پخش می کردیم یا با بحث‌های کوتاهی که با دیگر فعالین داشتیم، سعی کردیم که چرایی مبارزه برای حفظ و نجاتِ محیط زیست و مبارزه با کلیت سیستم سرمایه داری را توضیح داده و بر لزوم برپایی مناسباتی نوینی در طبیعت، یعنی تغییر روابط میان انسان‌ها و نیز میان انسان و محیط زیست را تأکید داشتیم.
در همین راستا، در قسمتی از راهپیمایی تصمیم گرفتیم بر روی تپه‌های ماسه‌ای مجاور صف تظاهرات رفته و دست در دست یکدیگر شعار «انقلاب! تنها راه حل است!» را فریاد زدیم. شعار و فرم حرکتی که مورد استقبال برخی از شرکت کنندگان در تظاهرات قرار گرفت و هم راهی و هم‌ صدای بخشی از آن‌ها را با این شعار در بر داشت.

ابتکارات متنوع و خلاقیت‌های شرکت­کنندگان، در ابراز نگرانی خود از وضعیت کره­ی زمین و هم چنین نشان دادن اعتراض‌شان به وضع موجود بسیار برجسته و قابل توجه بود؛ و در مجموع ابعاد مختلفی از وضعیت وخیم محیط زیست و عواقب برگشت­ناپذیر آن را پوشش می­داد. به عنوان نمونه، به مخاطره افتادن حیات بسیاری از جانوران و حیوانات به اشکال مختلفی از جانب شرکت­کنندگان و در مواردی از زبان طبیعت و حیوانات نشان بیان می‌شد.

حضور کودکان و حتی نوزادان به همراه جمعیتی که به شکل واقعی نگران آینده آنان بودند، بسیار پررنگ و فعال و امیدبخش بود. بسیاری از این کودکان، پلاک­کاردهای اعتراضی مهمی به دست داشتند و به انحاء مختلف، به عنوان نسلی که وارثان بعدی این کره­ی در حال نابودی هستند، اعتراض خود را به معضل محیط زیست، نشان داده بودند.

در کنار این کودکان، حضور سینترکلاس3 که بر طبق داستان‌های کاتولیک‌ها، روز 6 دسامبر با کشتی خود از اسپانیا از راه می­رسد و حامل هدایای زیادی برای کودکان است، نیز جالب توجه بود. در چنین روزی، در برخی از کشورهای اروپایی، از جمله بلژیک، جشن گرفته می­شود، اما امسال، سینترکلاس (فعالین محیط زیست در لباس سینتر‌کلاس)، به همراه کودکان بی‌شماری، تصمیم گرفته بودند به جای جشن گرفتن، با شرکت در این آکسیون اعتراضی، صدایی باشند برای زمینی که دیگر قادر به نفس کشیدن نیست؛ چرا که یک محیط زیست سالم، از هر هدیه­ای برای این کودکان مهم­تر و حیاتی­تر است.

اهمیت تظاهرات 6 دسامبر، حتی افرادی را با صندلی چرخ‌دار به خیابان کشانده بود که حضورشان دل‌گرمی و انرژی زیادی به جمعیت می‌داد. یک زوج بسیار مسن که با صندلی چرخ‌دار کنارمان حرکت می‌کردند ضمن تذکر به رفیقی مبنی بر نکشیدن سیگار در مورد مفهوم شعارها و تی‌شرت‌های‌مان بحث کرده و در نهایت یکی از تی‌شرت‌ها را هم خریدند. متأسفانه عدم حضور دیگر ملیت‌ها و مهاجران، اعم از گروه­های کُرد، ترک، عرب و آفریقایی به خوبی حس می­شد.
گویا ساکنانِ کشورهایی که در معرض بالاترین شدتِ تخریب محیط زیست هستند، کمترین توجه را به این مبارزات نشان می‌دهند. تنها حضور یک گروه از آسیا (تبّت)، به چشم می­آمد که طرف‌دارانِ دالایی لاما در اروپا بودند و توسط حزب سبزها سازماندهی شده بودند؛ و شعارهای‌شان نیز ناسیونالیستی و مشخصاً بر روی وضعیت تبّت متمرکز بود؛ و با پدیده­ی تخریب محیط زیست که معضلی جهانی است، به هیچ ­وجه به شکل انترناسیونالیستی برخورد نکرده بودند.
از این زاویه، حضور ما و شعارهای انترناسیونالیستیِ ما با واکنش خوبی روبرو شد؛ و حتی در بحث‌های کناری با برخی از شرکت کنندگان کاملا مشخص بود که به حضور ما و غیبت دیگر مهاجرین و خارجی‌ها کاملا توجه شده است.

این موضوع هم کاملا مشهود بود که راهپیمایی 6 دسامبر در شهرِ اوستند از سوی احزاب دولتی، اپوزیسیونِ دولت مانند حزب سوسیالیست و هم چنین سندیکاهای کارگریِ و ... عامدانه بایکوت شده و آن‌ها با دولتِ لیبرالِ بلژیک و نخست وزیر میشِل هم صدا شده؛ و در رسانه‌ها اعلام نمودند که اولویت آن‌ها پایبند بودن به «وضعیتِ اضطراری» بوده و راهپیمایی 6 دسامبر مخلِ امنیت ملی است.

اما نکته‌ی مثبتی که در این تظاهرات به چشم می­خورد، میزان آگاهی عمومی و هم چنین حساسیت ویژه‌ی مردم نسبت به وضعیت وخیم محیط زیست بود. مردم به روشنی به وخامت اوضاع و جبران­ناپذیر شدن شرایط محیط زیست در صورت تغییر ندادن وضعیت فعلی و هم چنین سیستمی که موجبات این تخریب و ویرانی را فراهم آورده، واقف بودند. به همین خاطر این واکنش و حساسیت می‌تواند بخشی از چاشنی انفجارات توده‌ای گسترده در آینده باشد.
هرچند که موضوعِ «چه نوع تغییری؟» و «چه آلترناتیوی؟» کماکان موضوعِ جدل و مبارزه است، اما واکنش آگاهانه‌ی توده‌های وسیع به این وضعیت، حاکی از آن است که «این تازه اول کار است» و مبارزاتِ این جنبش باید در خدمتِ مبارزه برای تغییر وضعیتِ موجود و رهایی بشر قرار بگیرد. تازه اول کار است، چون مصاف میانِ راه‌حل‌های رفرمیستی و درون سیستمی با راه‌حل‌های رادیکال و انقلابی آغاز شده است.
تازه اول کار است، چون توهم به دولت‌ها و تغییر سیستم از طریق پارلمان‌ها مشروعیت خود را روز به روز بیشتر از دست می‌دهد و مردم نیاز به آلترناتیو دیگری را بیشتر درک و بیان می‌کنند، به ویژه توده‌های زحمتکش و تحت ستم که به فوریت نیاز به آلترناتیو رهایی بخش دارند. تازه اول کار است، چون جنگ‌های ارتجاعی میان امپریالیست‌ها و دولت‌های سرمایه‌داری و نیروهای بنیادگرای مذهبی فصل تازه‌ای از تخریبِ محیط زیست و نوع بشر را رقم زده و باید جلوی آن گرفته شود؛ و تازه اول کار است، چون بخش بزرگی از مردمی که در چنین اعتراضاتی شرکت می کنند، شاهد هم سرنوشتی خود و دیگر مردمان و حتی موجودات در کشورها و قاره‌های دور دست هستند و راه رهایی را جستجو می‌کنند.

1 - https://goo.gl/awpMx4
2 - http://klimaatcoalitie.be
3– Sinterklaas: https://en.wikipedia.org/wiki/Sinterklaas


لینک مستقیم گزارش تصویری 

اشتراک گذاری

فعلن هیچ دیدگاهی برای "گزارشی از راهپیماییِ اعتراضی برای محیط زیست در شهر اوستند – بلژیک "